نقطه طلایی من کجاست؟!
نقطه طلایی شما جاییه که شما با کشف اون یه مفهوم فلسفی رو فهمیدین که در نهایت زندگی هم انگیزه و نشاط بیشتری پیدا می‌کنیم و هم میان واقعیت و آرزوهایمان تعادل برقرار میشه. این مفهوم در مواقع سختی و اندوه راهگشای ماست و به ما دلیلی برای ادامه زندگی میده.
وقتی نقطه طلایی مون پیدا بشه، میتونیم سبک زندگی کاری ایده‌آل خودمون رو طراحی کنیم، توی محل کار روابط اجتماعی قوی تری ایجاد کنیم، تعادل مناسبی بین کار و زندگی مون برقرار کنیم، رویاهای شغلی و کاری خودمون رو دنبال کنیم و ازش لذت ببریم.
کسی که این مفهوم رو پیدا کنه، می‌فهمه که برای چی به دنیا اومده و باید تو این زندگی چه مسیری رو دنبال کنه. مطمئن باشین که بعد از کشف نقطه طلایی خودتون، مسیر موفقیت رو خیلی بهتر، سریع‌تر و با لذت بیشتر طی می کنین.
هر کس نقطه طلایی خاص خودش رو داره اما پیدا کردنش، نیازمند تحقیق عمیق و مسلط شدن بر این تکنیکه.
اگر هنوز نمی دونین نقطه طلایی تون چیه ماموریت بعدی خودتون رو، کشف همین نقطه طلایی قرار بدین، با کشف نقطه طلایی تون، این امکان رو به شما میده که با استفاده از این تکنیک، نقشه توسعه فردی و رشد خودتون رو ترسیم و چالش‌های زندگیتون رو برطرف کنین و از مسیر زندگی خودتون لذت ببرین نه اینکه فقط زندمانی کنیم و تلاش هامون فقط برای امرار معاش و یه تفریح عادی داشته باشیم.
نقطه طلایی 3 بخش عمده داره:
- عشق و علاقه های واقعی من
- استعداد ها، ظرفیت ها، توانمندی ها و مهارت های من
- جامعه و انسان های اطراف من (بازار در دسترس من)
برای رسیدن به این نقطه طلایی لازمه پاسخ این سوالات بسیار مهم رو داشته باشیم و باید آن ها را به دقت کشف کنیم تا بتونیم ازش به عنوان قطب نمای مسیر درآمدزایی مون استفاده کنیم و به هدف هامون نزدیک تر شیم:
- عاشق چه چیزی هستم؟ (عشق، شوق و ذوق)
- در چه کاری مهارت دارم؟ (استعداد، توانمندی، ظرفیت و تخصص)
- بابت انجام چه کاری پول میگیرم و جهان به چی نیاز داره؟ (حرفه و ماموریت کاری)
وجه اشتراک این سه تا با هم، نقطه طلایی شماست در واقع این نقطه بهترین جایی هست که شما میتونین با عشق و علاقه و لذت بردن، کارهایی که همین الان توانایی و مهارتش رو دارین و به راحتی براتون قابل انجامه و نیازی به صرف زمان و انرژی و سرمایه و… نداره و با انجامش میتونین، نیاز عده ای از افراد رو بعد از اینکه خوب پیدا کردین، رفع کنین و بابتش پول خوبی به دستتون بیاد.
لازمه این رو بدونیم که ما هر چند وقت یه بار نقطه طلایی مون تغییر میکنه و باید خودمون رو بروز کنیم، مثلاً 6 ماه گذشته خودتون رو در نظر بگیرین! تا الان چقدر علایق، استعداد ها، ظرفیت ها، توانمندی ها و مهارت هاتون تغییر کرده و با آدمای مختلفی ارتباط برقرار کردین، مسلماً همه این تغییرات، به شما بینش و جایگاه جدیدی میده که میتونین در جایگاه مناسب تری برای خودتون قرار بگیرین و این نقطه طلایی الان شما با 6 ماه پیش شما متفاوته و البته شباهت های زیادی هم داره چرا که شما به طور کامل تغییر نکردین و فقط چیزهایی به شما اضافه یا از شما کم شده و این کل ماجراست!
شغل رؤیایی و ایده آل هر کسی، 3 ویژگی داره:
- دوستش دارین و ازش لذت میبرین و بنوعی تفریحه براتون؛
- مهارتش رو دارین و توی انجام دادنش خیلی خوبین؛
- میتونین در ازای انجامش پول بگیرین و جهان بهش نیاز داره.
این سه ویژگی همزمان با هم به کار گرفته بشن تا نقطه طلایی شما، براتون ارزش ایجاد کنه، در غیر این صورت:
- اگه فقط به کاری علاقه داشته باشین و توانمندی شو داشته باشین ولی نیاز کسی رو رفع نکنه، شما احساس سر خوشی و لذت می کنین ولی بدون اینکه پول و ثروتی بدست بیارین؛
- اگه فقط به کاری علاقه داشته باشین و دنیا هم بهش نیاز داشته باشه و حاضر باشه بابت انجامش پول بده ولی شما استعداد و توانمندی انجامش رو ندارین، این صرفاً یه رویاپردازی خوش بینانه ست که البته اگه پس از مدت ها صرف هزینه های مختلف (زمان، پول، سرمایه و انرژی) بتونین در حد خوبی مهارتش رو بدست بیارین که در نهایت پس ازینکه مسیر طولانی و سختی رو با تحمل و پایداری تون، پشت سر گذاشتین اون وقت شما رو به سود میرسونه.
- اگه فقط در انجام کاری استعداد و توانمندی دارین و دنیا هم بهش نیاز داشته باشه و حاضر باشه بابت انجامش پول بده ولی شما آنچنان بهش علاقه نداشته باشین و براتون عادی و یه فعالیت روزمره بشه، این کار، دیر یا زود شما رو کسل خواهد کرد و بسیار طاقت فرسا میشه و در نهایت به دنبال رفتن به سمت فعالیت هایی خواهین رفت که جزو علایقتون باشه!
با توجه به این توضیحات، از خودتان نپرسین دنیا به چه چیزی نیاز داره، بلکه بپرسین چه چیزی باعث میشه احساس زنده بودن کنین و اون رو دنبال کنین، چون جهان به آدم هایی نیاز داره که احساس زنده بودن داشته باشن و با عشق و هنرشون دنیا رو زیبا کنن و جای خودشون قرار بگیرن!
اون چیزی که جهان بهش نیاز داره و اون چیزی که مردم برایش هزینه میکنن، یکیست!
یکی از دلایلی که تصمیم گرفتم توی این مسیر حساس و تعیین کننده استعدادسنجی برای درآمدزایی بیشتر قرار بگیرم این بود که توی این شرایط دشوار اقتصادی و فرهنگی که وجود داره بحران وجودی روی تعداد زیادی از افراد تاثیر گذاشته و باعث شده هر کسی از هر راهی که میتونه درآمد بدست بیاره و تن به کارهای مختلفی که توی اونها استعداد و توانمندی نداره فعالیت کنه و معمولاً نتیجه دلخواهی نه برای مشتریانشون و نه برای خودشون بدست میارن!
اگه تو رنگِ اون شی، من رنگِ تو، همه هم رنگ میشیم! دیگه کسی رنگ خودش نیست، همه استادِ رنگ زدن میشیم!
بیایم توی مسیری قرار بگیریم که سعی کنیم هر کسی رنگ خودش رو به جهان عرضه کنه و شرایطی برای ابراز وجودش داشته باشه و شکوفا بشه و جامعه متعالی رو با هم بسازیم!
ورود به دنیای رشداد!
دیدگاهتان را بنویسید